زکات علم
چند روز پیش پدر بزرگم به منظور نصیحت کردن صدایم کرد و بهم گفت هر چیزی زکاتی دارد و زکات علم
نشر آن است و شما اصلا به این مطلب عمل نمی کنید بعد از این همه قرآن خواندن و حدیث خواندن و
...تفسیرخواندن و کلاس رفتن و پایان نامه نوشتن و
ما نمی بینیم که شما برایمان در موقعیت های مختلف آیه ای بخوانی ویا حدیثی نقل کنی و...
من هم که همیشه موقع شنیدن این حرف ها یاد"مثل الذین حملوا....یحمل اسفارا" می افتم ،فقط
گوش کردم.
چند ساعت بعد بحث داغی در باره مرجعیت راه افتاده بود که گویا پدربزرگ بعد از فوت آقای منتظری
تصمیم گرفته بودند مرجع دیگری انتخاب کنند،از قضا تصمیم گرقته بودند یکی از آقایان که به تازگی
علمای قم مرجعیت ایشان را ردکرده اند را انتخاب کنند.
فرصت را برای زکات دادن مناسب دیدم وبرایشان مفصلا توضیح دادم:
که اصولا در شیعه چهار منبع فقهی داریم :قرآن، سنت ،اجماع و عقل و اینکه از همه این منابع قرآن
مهمترین است و اینکه حتی ائمه فرمودند اگر حدیثی بر خلاف قرآن بود آن را دور بریزید.
مثلا در قرآن آیاتی مبنی بر عدم محرمیت فرزند خوانده داریم که اتفاقا از رسوم جاهلیت بوده آمده و
ترجمه آیات سوره احزاب درباره زید و ترجمه آیات سوره نساء درباره محارم رابرایشان خواندم.
یا بحث ارث زن که از واضحات است و در آیه۱۲ نساء توضیح داده شده است.
و یا بحث سقط جنین و حکم مرتد که همه درقرآن است ؛حال اگر کسی برخلاف این آیات که اتفاقا از آیات
محکم و مبین محسوب میشود فتوا داد به نظر شما می تواند مرجع باشد؟؟؟؟؟
و اصلا اگر مسئله اینقدر واضح نبود جامعه مدرسین نمی توانست به این راحتی استدلال کند و برای
همه ی مردم که اکثرا فقیه نیستند دلیل بیاورد.
پدربزرگ بزرگوارم که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود ،گفت :در این زمینه باید با آقا تقی
(بقال محله شان که فقط پنج کلاس درس خوانده و از قضا از حامیان جنبش سبز است )مشورت کنم.!!!!!![]()
نمی دانم مشکل از گوینده است که عامل به همه ی آنچه میداند نیست و حرفش اثر ندارد و یا مشکل از شنونده است که اصولا حق طلب کمتر پیدا می شود.
پ.ن :نمی دانم آیا زکات علم در همه شرایطی واجب است؟؟؟
ما عاقلانه فکر میکنیم و عاشقانه عمل میکنیم.(سید حسین علم الهدی)