موج بیداری

بالاخره بعد از حدود سه دهه از انقلاب ما موج بیداری کم کم کشور های اسلامی را فراگرفت.

شاید در روزگاری هیچ کس حتی تصور نمی کرد روزی  بیاید که مردم علیه قدرتمندانی چون مبارک،قذافی،

بن علی،پادشاهان عربی و... قیام کنند.

هم رعبی که این دیکتاتورها در مردم ایجاد کرده بودند و هم بحث اعتقادی برخی فرق مسلمان که خروج

علیه حاکم (حتی حاکم جور) را حرام می دانند،حصاری محکم اطراف این حاکمان ساخته بود.

شاید فرهنگ شهید و شهادت در اسلام یکی از عوامل این شعله گرفتن ها باشد.

پس از کشته شدن عده ای، در تشییع جنازه آنها شور و خشم مردم بیشتر می شود.

و حاکمان غافل از اینکه هر چه بیشتر بکشند ،بیشتر مردم به میدان می آیند و خون ها شعله

قیام ها را فروزان تر می کند.

آنچه در این زمینه تاسف آور است نداشتن رهبری واحد و مقتدر این مردم است،که آینده این انقلاب ها و

به سرانجام رسیدن آنها را دشوار می کند.


اندر احولات دنیا...

اندر احولات دنیای اینکه ...

تا زیر ۱۸ سال به فکر مدرسه و درس و شیطنت و ...بودیم....بعد هم درگیر دانشگاه و استاد و بحث و ترم و ...

و صد البته رفت و آمد و بهونه گرفتن و نصیحت مادرانه و مادربزرگانه و....

بالاخره کم آوردن و بله گفتن و ...مقدمات زندگی و مسکن و تلاش برای شروع زندگی مشترک و ...

دوباره کنکور و تلاش برای ارشد و.....



بقیه اش هم که قابل حدس هست؟....

سیر تکراری دنیا "ا(إعلموا انما الحياة الدنيا لعب ولهو وزينة.....)

وما الحياة الدنيا إلا متاع الغرور



پ.ن۱:خدا کنه این درگیری دنیا ما را اونقدر مشغول نکنه که فراموش کنیم که فقط یه مسافریم.